فردا که نه، همین امروز باید تکلیف سبزها را روشن کرد
البته نه با زور و بی احترامی بلکه با آرامش و منطق
دیگر چیزی از سبزها نمانده
میرحسین واقعا هنرمند بود و نباید او را از فرهنگستان اخراج می کردند
او در عرصه هنر فرهنگ ساز بود
می دانید چرا؟
چون جمعیت حدود ۳ میلیون نفری ۲۵ خرداد را به دسته های ۵۰ نفره و بعد از آن ۱۰ نفره در تجمعات تبدیل کرد
او خود توهم و خیال را در فرهنگستان نهادینه کرده بود اما دولت را به خیالپردازی متهم می کرد
جالب نیست؟
البته بیراه نگفته اند که کافر همه را به کیش خود پندارد
او هم فکر می کرد که دیگران هم مثل او خیالپرداز هستند
ما تا دیروز فکر می کردیم که فقط شیخ شجاع برای خنداندن مردم تا آخر ایستاده اما فهمیدیم که مهندس هم دست کمی از ندارد.
شیخ همه تلاش خود را کرد و هر تا توانست زور زد اما نتوانست رهبر اپوزیسیون شود
اما مهندس به برکت پشتوانه عظیم مردمی! امروز با اقتدار هر چه تمام تر ایستاده تا حق مردم را از این نظام قرونن وسطایی متحجر واپس گرای دیکتاتور! بگیرد
مگر نمی دانید مهندس چه قدر آزادی خواه است؟
او اصلا حاضر است جان خود را فدای یک لحظه آزادی مردم ایران ( ببخشید شمیران ) کند.
اگر باز هم باور ندارید به دوره امام مراجعه کنید
مهندس آنجا نخست وزیر بود می فهمید؟ فکر نمی کنم بفهمید!
آنجا همه روزنامه ها منتقد دولت بودند و تازه مهندس نه تنها از آن ها شکایت نمی کرد بلکه برای آن ها جایزه هم می فرستاد تا برای انتقاد از دولت تشویق شوند
آقای صافی گلپایگانی که در شورای نگهبان بود و از آنجا استعفا داد نمی دانم چه مشکلی داشت که دیگر اعضای شورای نگهبان نداشتند اما می دانم مهندس کلا بی تقصیر بود
باز هم بگویم؟
امام آن قدر مهندس را فشار داد ببخشید یعنی این قدر به مهندس فشار آورد که آخر سر استعفا داد و تازه از امام سرکوفت هم خورد!
ای بابا! فکر کنم بس باشد. من که دلم برای مهندس کباب خواست
من فکر می کنم امشب که این قدر از مظلومیت های آقای مهندس یعنی در حقیقت دکتر موسوی استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس صحبت کردیم بد نیست در مورد شیخ هم صحبتی داشته باشیم
شیخ از اول آدم ساده ای بود
چه اول انقلاب چه امروز
او نه توانست به امام نه بگوید و نه توانست به سید محمد و مهندس نه بگوید
شیخ از اول آدم شریفی بود
مگر ما چند تا آدم شجاع مثل شیخ داریم که یک روز هر فحشی که بلد است به آمریکا می دهد و یک روز هم نظام را به تجاوز به زندانیان متهم می کند؟
البته این شیخ عزیز به اندازه کافی مورد توجه قرار گرفته
شاید بد نباشد بدانید که شیخ ما در روستایی از توابع الیگودرز متولد شده و پدری به نام شیخ احمد داشته از قضا شیخ به طلبگی علاقمند بوده و در حوزه با طلاب انقلابی آشنا می شود او بعد از انقلاب از امام حکم های زیادی گرفته حکم هایی که هیچ کسِ هیچ کس از آن ها ندارد شیخ حتی با همین حکم ها تمام اموال شهرام جزایری را به سود خودش مصادره کرد و از او شکایت کرد و به زندانش انداخت اما این زندان با زندان های بنیاد شهید فرق می کرد شهرام از غم دوری شیخ در زندان سختی ها کشید و بالاخره از زندان فرار کرد تا به مرادش برسد ... مثل این که همه بچه ها خوابشان برد
راستش را بخواهید من هر شب با قصه شیخ و شهرام بچه ها را می خوابانم
اما می گفتم که شیخ به اندازه کافی مورد توجه قرار گرفته و شاید همان هم برایش زیادی هم بوده
من همه جا گفته ام و باز هم می گویم که آرای باطله هم اینقدر ارزش ندارد که به آن بپپردازیم چه برسد به شیخ! به فرمول زیر توجه کنید:
آرای باطله > شیخ
البته اگر به آمار انتخابات توجه می کردید مطمئن می شدید که تقلب شده، دقت کنید:
احمدی نژاد > مهندس >پسر خوب > آرای باطله > شیخ
متوجه شدید؟ خب اگر متوجه نشدید من الان برایتان کامل توضیح می دهم:
ببینید! احمدی نژاد که از هر نظر از این ۴ نفر دیگر کوچکتر است چه از نظر اندام و چه از نظر سن و چه از نظر سوابق سیاسی
این از مورد اول
مهندس از شیخ کوچکتر است ومن نمی دانم چرا او را دوم اعلام کرده اند البته بیشتر که دقت می کنم می بینم که جای او درست است و باید فعلا شیخ را به جای احمدی نژاد بگذاریم
پسر خوب از هرنظر از احمدی نژاد بزرگتر است چه هیکل چه سن و چه سوابق سیاسی
جومونگ معذرت می خواهم آرای باطله هم که از همه کوچکتر است پس می رود آخر جدول نتایج
می ماند شیخ که واقعا از همه بزرگتر است من تعجب می کنم که چرا وزارت کشور این ها را ندیده و به رای مردم نگاه کرده؟!
مگر رای مردم چه ارزشی دارد؟ باید این قدر باطل بشود تا مهندس رای بیاورد
باید کمیته صیانت از آرا که از امام حکم گرفته تا ابد ناظر بر انتخابات باشد
شیخ ما این همه سوابق سیاسی را کجا ببرد؟
او مگر عمرش را از سر راه آورده بود که برای انقلاب بگذارد و شهرام جزایری هم این قدر کمکش کند اما رییس جمهور نشود؟!
بابا ایها الناس! شیخ ۷۲ سالشه! دفعه بعد دیگر نمی تواند کاندیدا بشود چرا این قدر بلا نسبت احمقید؟
با همه این تفاسیر من فکر می کنم باید نتیجه انتخابات به این صورت باشد و در غیر این صورت حتما تقلب شده و در حق شیخ و مهندس و پسر خوب جفا شده. البته پسر خوب که هر نتیجه ای را می پذیرد البته بعد از حدود یک هفته اعتراض!
شیخ > مهندس > پسر خوب > احمدی نژاد
آقا اصلا من هم از امروز مدعی ام! اگر شیخ و مهندس از حق خودشان، مردم آذربایجان از حق فرزندشان و مردم لرستان از حق دامادشان بگذرند من از حق خودم نمی گذرم
البته من که به احمدی نژاد رای دادم اما چه ربطی دارد؟
مگر نمی توانم آزادی خواه باشم؟
آقا جان! من هم از شورای نگهبان هم از وزارت کشور و هم بالاتر از همه این ها از کل مردم ایران شکایت دارم و اگر هم کسی رسیدگی نکرد به درگاه خداوند شکایت می کنم
خسته شدم این قدر از حق این ها دفاع کردم
بابا حق شان را بدهید بروند دیگر!
امروز ۲۲ بهمن است
این ها کارتان را یکسره می کنندها!
شوخی ندارندها!
این ها کلی شهید دادند
مگر در انقلاب و جنگ تحمیلی چند نفر شهید شدند؟
تازه مگر همه شان مال حکومت بودند؟
همت و باکری که مال این ها بود!
مگر در بزرگراه رنگ سبز روی صورت همت را ندیدید؟
حتی اشک او هم سبز بود!
بالاتر از این چرا نمی فهمید که شهدای! مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق و مارکسیست ها هم با جنبش سبز بودند؟
چرا همه چیز را به نفع خودمان مصادره می کنیم؟
واقعا در "دنیای فانی" چه جوابی برای خدا داریم؟
من از "شب اول قبر" که هادی غفاری یقه ام را بگیرد خیلی می ترسم!
این جمهوری اسلامی ما را خسته کرده!
اینقدر از این جنبش سبز دفاع کردم که اینترنتم قطع شد!
تازه تا همین جا هم به زور وصل مانده بود!
ساعت نزدیک ۵ صبح است و الان من یک دِین بزرگ به گردن جنبش سبز دارم
امشب اصلا قصد نداشتم طنز بنویسم البته اگر طنز بدانید اما خوب بر دلم جاری شد و تایپ گشت...
تا بعد ...