موسوی وابسته به غرب

همایش هشت ماه نبرد سایبری که روز سه شنبه، 11 اسفند 1388 در سالن همایش‌های آسمان در شهرک قدس تهران برگزار شد، با تقدیر از پیام فضلی نژاد به عنوان «جانباز جنگ نرم» به کار خود پایان داد.
در این همایش، محمد حسین صفارهرندی (وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی)، سردار حسین یکتا (رییس ستاد راهیان نور)، حسین قدیانی (نویسنده و شاعر)، احسان محمدحسنی (مدیر موسسه عاشورا) و وحید جلیلی (سردبیر نشریه راه) حضور داشتند که صفارهرندی و سردار یکتا با تقدیر از فضلی نژاد، انگشتر حدیدی را به رسم یادبود به وی اهداء کردند.
 این اولین حضور وی در یک مراسم عمومی پس از ترور نافرجام در شامگاه 2 اسفند بود. پیام فضلی نژاد پس از مراسم تقدیر به مدت 20 دقیقه سخنرانی کرد و از ماهیت ماسونی «جنبش سبز» پرده برداشت. صراط برای نخستین بار متن کامل این سخنرانی را منتشر می کند .

فضلی نژاد در ابتدای این سخنرانی با طرح این سوال که چرا حرکت های اصلاح طلبان را برخواسته از ایدئولوژی ماسونی می دانیم و جنبش سبز را یک فتنه ی سبز ماسونی می نامیم. چرا معتقدیم پروژه انتخاباتی آنان در 22 خرداد 1388 یک پروژه انگلیسی بود که برخواسته از تئوری های مثلث سرویس های جاسوسی mi6 ، سیا و موساد بود گفت :
اولا اغلب رهبران اصلاح طلبان در ایران یا فراماسونر هستند یا دلبسته ی ایدئولوژی ماسونی اند از عبد الکریم سروش که رسما از دست پرنس برن هارد ولیعهد هلند جایزه ی کلوپ سری بیلدربرگ به نام جایزه ی اراسموس را گرفت و این چنین عضویت رسمی خود را در عالی ترین نهاد ماسونی جهان اعلام کرد تا سید محمد خاتمی که فارغ از حضورش در اجلاس سری بیلدر برگ در شهر پرتقال در کتاب "از دنیای شهر تا شهر دنیا" با راهنمایی حسین بشیریه از همه ی فلاسفه ی ملحد ماسون به عنوان فیلسوفی متدین و موفق یاد کرده است تا حزب کارگزاران سازندگی و حزب مشارکت که در رسانه هایشان مثل شهروند امروز و روزنامه ی شرق و... رسما حزب کودتا های ماسونی مثل یک کودتای سرمایه داری در انگلستان را به عنوان انقلاب های مدرن ستودند و همان نسخه را برای ایران پیشنهاد کردند و تا میر حسین موسوی که به روایتی عضو لژ فراماسونری قسطنطنیه است همه نشانی از وابستگی به فراماسون ها را در کارنامه ی خود دارند چرا باید چشم بر این حقایق ببندیم  .

به گزارش صراط فضلی نژاد پیرامون وابستگی سید محمد خاتمی به فراماسونرها ادامه داد : من در اینجا آقای خاتمی را متهم می کنم به وابستگی به ماسون ها به دلیل اینکه ایشان در کتاب "از دنیای شهر تا شهر دنیا" اغلب فلاسفه ی فراماسونر را مثل جان لاک که پدر ماسون های انگلیسی است ستوده است آقای خاتمی برای خود چه رسالت، وظیفه و مسئولیتی می دیده تا در کتابش که سال 1373 از سوی نشر نی منتشر شده بیاید و اغلب فلاسفه ی ملحد غرب را به عنوان فیلسوفانی مومن و متدین معرفی کند؟ آنهم فلاسفه ای که به اجماع همه ی مورخان برجسته ی جهان از ویل دورانت تا بروک ماذلیش جزو پدران فلسفه ی ماسونی هستند .

فضلی نژاد درباره عضویت میرحسین موسوی در لژ فراماسونری قسطنطنیه گفت:
از سوی دیگر گمانه های بسیاری درباره ی عضویت میر حسین موسوی در لژهای ماسونی مطرح بوده است و همیشه مصلحت ها و ملاحظات مانع از آن شده تا این گمانه زنی ها مورد تحقیق تاریخی مطلوب قرار گیرد. آقای میر حسین موسوی عضو لژ فراماسونری قسطنطنیه است این روایتی است که بسیاری از مورخان برجسته ی ایران و بسیاری از پژوهشگران سیاسی این مرز و بوم آن را مطرح کردند حتی یکی از مورخان برجسته یک ماه پیش در گفتگوی تلفنی به شخص من گفت: که اسناد عضویت میر حسین موسوی در لژ فراماسونری قسطنطنیه موجود است و جاسوسی ایشان برای صهیونیست ها یک احتمال بسیار قویست چرا دستگاه قضایی و نیرو های امنیتی ما به این گزاره ها بی توجه هستند ما میر حسین موسوی را متهم می کنیم به عضویت در لژ های ماسونی در قوه ی قضائیه و نهاد های امنیتی خواهان رسیدگی به پرونده ی ایشان با عنوان "جاسوسی برای صهیونیست ها" هستیم .

پژوهشگر موسسه کیهان درباره شباهت کودتای سرمایه داران انگلیسی در سال 1688 میلادی با کودتای سبز فراماسونرها در سال 1388 شمسی در ایران اظهار داشت : کودتای انتخاباتی اصلاح طلبان در 22 خرداد 1388 یک کودتای ماسونی بود چرا چنین قضاوت می کنیم اولا پروژه ای که اصلاح طلبان از دو سال پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری خصوصا با محوریت حزب کارگزاران سازندگی کلید زدند تکرار موج نوی کودتای سرمایه داران در انگلستان بود که 320 سال پیش یعنی در سال 1688میلادی اتفاق افتاد تاریخ جاسوسی و کودتا ها البته پر از تشابهات حیرت انگیز است و شاید برای شما عجیب باشد که بگویم 320 سال پیش نیز جنبشی به نام جنبش سبز در انگلستان سال 1688 میلادی توسط فراماسونرها در درون میخانه های حوالی لندن تاسیس شد تا کودتای نرم سرمایه داران پروتستان در انگلستان به ثمر بنشیند و این تشابه شگفت انگیز کودتا ی سرمایه داران سکولار در انگلستان 1688 با کودتای سرمایه داران در ایران 1388 شمسی است .

وی درباره سابقه ی ماسونی و ریشه انگلیسی جنبش سبز گفت : در هر دو کودتا چه کودتای سرمایه داری انگلیسی چه کودتای سبز در ایران ابتدا جناح موسوم به اصلاح طلبان بر مبنای آموزه های مارتین لوتر شعار اصلاح مذهبی و رنسانس اسلامی میدادند ، در انگلستان سرمایه داران پروتستان 20 سال قبل از کودتا شعار اصلاح دین می دادند همان سرمایه دارانی چون جان لاک که تاجران برده بود و از نخستین استعمار گران قاره ی آمریکا در ایران نیز از قضا بیست سال پیش از کودتای سبز روشنفکران بورژوای با شعار اصلاح دینی و پروتستانتیسم اسلامی پا به میدان نهادند دقیقا پس از جنگ تحمیلی عبدالکریم سروش و سید محمد خاتمی که هر دو وابستگی های ماسونی آشکار دارند نسخه انگلیسی را برگزیدند تا یک مارتین لوتر مسلمان متولد شود .

مارتین لوتر یکی از پیشگامان فرا ماسونری بود که آیین ماسونی رز صلیبی را تبلیغ می کرد بنابراین هم در کودتای سرمایه داران انگلیسی 1688 میلادی و هم در کودتای سبز ماسونی ایران در 1388 شمسی آموزه های ماسونی مارتین لوتر محور فعالیت اصلاح طلبان برای آغاز روند سکولاریسم دینی بود در هر دو کودتا اصلاح طلبان پس از شعار اصلاح دینی شعار جامعه ی مدنی و حکومت سکولار را سر دادند در انگلستان جان لاک به تصحیح از توماس هاپ در کتاب "رساله ای درباره ی حکومت" نوشت که مشروعیت الهی باید از نظریه ی دولت ساقط گردد جان لاک گفت که هدفم از این کار تثبیت تاج و تخت احیاگر و منجی کبیر سلطنت یعنی خواستگاه دوباره برگشته ی ما ویلیام سوم است کسی که خود را منجی تاج و تخت می دانست پدر جامعه مدنی توسط سید محمد خاتمی در ایران دانسته شد اندیشه جامعه ی مدنی به عنوان بستر ساز کودتای سرمایه داران انگلیسی از 15 سال قبل از آن کودتا در لندن پا به عرصه گذاشت .

وی درباره بازتولید گفتمان فراماسونر های انگلیسی در ایران توسط اصلاح طلبان پس از پایان جنگ تحمیلی افزود: در ایران نیز از قضا عبدالکریم سروش در حلقه ی کیان و سید محمد خاتمی در حلقه ی آیین از15 سال قبل از کودتای ماسونی سبز شعار جامعه ی مدنی و حکومت سکولار می دادند . دو سال قبل از هر دو کودتا سرمایه داران پروتستان در ائتلاف با سیاست مداران و حاکمان اصلاح طلب حول محور واحدی اجتماع کردند دو سال قبل از کودتای سرمایه داران انگلیسی رهبران اصلاح دینی سرمایه داران و اعضای مجلس عوام در میخانه ای حوالی لندن بر سر کودتای براندازی حکومت جیمز دوم به توافق رسیدند گویا مقدر بود از هنگامی که فراماسون ها در عرصه ی قدرت همه ی رخداد ها در میخانه ها رقم بخورد .

نویسنده پرفروش ترین کتاب سیاسی سال با شرح جزئیات سند وابستگی جنبش سبز به فراماسونرهای انگلیسی ادامه داد : حزب سبز یا همان حزب ویج که جان لاک تئوریسین سیاسی آن است با شعار زندگی، آزادی و مالکیت تحت نام باشگاه سبز فعالیت خود را شدت بخشید . تمامی اعضای این حزب جزء فراماسونر های برجسته ی انگلستان بودند سبز های فراماسونر انگلیسی که آن هنگام با اقدام هایشان ، قدرت را در پارلمان از دست داده بودند از رهگذر پیمانی با محافظه کاران و هفت تن از اشراف متنفذ ائتلاف بزرگ سبز ها را در انگلیس سال 1686 تشکیل دادند.

در ایران نیز مانند انگلستان دقیقاً دو سال قبل از انتخابات حزب کارگزاران رسما نسخه ی کودتای انگلیسی فراماسون ها را برای انتخابات دهم ریاست جمهوری پیشنهاد کرد . هفته نامه شهروند امروز از سال 1386 در مقالاتی مانند "زنده باد سرمایه داری" و "چرا انگلیسی ها جمهوری خواه نیستند؟" به قلم محمد قوچانی به صراحت گفت که باید براساس مدل انگلیسی ، خواست سرمایه داران ایرانی را تبدیل به خواست قدرت کنیم و صراحتا از سال 1386 حزب کارگزاران از باشگاه سبز به عنوان محملی برای براندازی حاکمیت نام برد که تمام رگه های این نسخه ی انگلیسی را در هفته نامه ی شهروند امروز می توان جستجو کرد .

از همین نقطه، ائتلاف روشنفکران ماسون و سرمایه داران اصلاح طلب در ایران سخن گفتند چنانکه می بینیم میر حسین موسوی هم در نخستین همایش سخنرانان حامی خود با ستایش از سرمایه داران حتی نسبت های ناروایی را به پیامبر بزرگوار اسلام داد و گفت پیامبر اسلام کارهای خود را از طریق سرمایه داران پیش می برد نه از طریق فقرا. حزب کارگزاران سازندگی رسما اعلام کرد که جان لاک همان پیامبر لیبرالیسم انگلیسی و پدر فلسفه ی ماسونی پیامبر آزادی خواهی در ایران است و هفته نامه شهروند امروز یک ویژه نامه در ستایش وی منتشر کرد .
وی در نقد ایدئولوژی حزب کارگزاران گفت : این چنین رنگ و بوی ماسونی جنبش سبز در ایران آشکار شد. حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران در سال 1386 گفت برای ما تکنو کرات ها فرقی نمی کند چه حاکمیتی در ایران سر کار باشد با هر رژیمی که در ایران حاکم باشد کار می کنیم بنابراین برای کارگزاران رژیم شاه و جمهوری اسلامی فرقی نمی کرد مهم تامین منافع آنان بود و این یکی از محور های اصلی تفکر ماسونی است در هر دو کودتا چه در ایران و چه در انگلستان کشوری خارجی از اصلاح طلبان حمایت می کرد و اصلاح طلبان نیز چشم به حمایت آنان دوخته بودند.

فضلی نژاد درباره حمایت های خارجی از کودتاگران انگلیسی و ایرانی ادامه داد : درکودتای سرمایه داران انگلیسی در سال 1688 سران جنبش سبز در 30 ژوئن 1688 با ارسال دعوتنامه ای به حاکم هلند از او خواستند تا با حمله ی به انگلستان آزادی را برای انگلیسی ها به ارمغان آورد و برای حفظ فرقه ی پروتستان به کشورشان حمله کند حاکم . هلند نیز در پاسخ به نامه ی سبز های انگلیسی نوشت که برای حفظ حقوق و اشراف و نظام سرمایه داری به انگلستان حمله می کنند . در کودتای 1688 انگلیس اصلاح طلبان سبز هیچگاه شعار عدالت اجتماعی و حقوق فقرا ندادند و توافقی نا نوشته میان سرمایه داران و حکومت های خارجی برای براندازی حکومت صورت گرفت .
در ایران نیز اصلاح طلبان دقیقا چنین روندی را پیمودند ، بعد از فروردین 1388 سفر های آقای خاتمی به اروپا و عربستان آغاز شد و ایشان از ملک عبدالله تقاضای پول کرد تا هزینه های انتخاباتی میر حسین موسوی را ساپورت کند ، حمایت های خارجی از اصلاح طلبان امروز یک پدیده ی آشکار و روشن است مشاهده می کنیم حمایت سرمایه داران از میر حسین موسوی نیز همینطور است .

فضلی نژاد در پایان پیرامون شعار انقلاب بدون خونریزی در هر دو کودتا گفت : بنابراین می بینیم که همه ی محورهایی که فراماسونر ها در کودتای سرمایه داری انگلستان 1688 دنبال می کردند هر کدام به نوعی در ایران سال 1388 شمسی باز آفرینی و باز تولید شد و نکته ی مهمتر از همه اینکه در هر دو کودتا اپوزسیون سیاسی با شعار انقلاب بدون خونریزی به سوی تشکیل جبهه ی واحدی رفت که اتاق فکر آن در خارج از مرز ها بود . در انگلستان همپای روسی یعنی جان لاک از هلند این کودتا را رهبری می کرد و در ایران نیز مثلث نظریه پردازان سیا،mi6 و موساد رهبران این کودتا بودند و در هر دو کودتا جان لاک پیامبر این انقلاب بود.َ

طرح خر تراوا

کاریکاتوریست خارج نشین روزنامه های زنجیره ای، تصویری مضحک از پروژه اسب تروا(به اصطلاح پروژه تمام کردن کار جمهوری اسلامی در 22 بهمن) ارائه کرد و نوشت: دوستان ما یک طرح پیروزی آور در یونان باستان را تبدیل به عیان کننده ضعف جنبش کردند!

«ن- ک» پیش از این هم پروژه اسب تروا را که از سوی سازمان های جاسوسی استکباری طراحی شده بود، به نام مهاجرانی تمام کرده و به اعتبار سابقه شیر درازگوش خوردن وی، کاریکاتور درازگوش تروا را کشیده بود. اما گویا همه ناراحتی هایش خالی نشده که دست به قلم برده و می نویسد: سیاسیون و نویسندگان و بسیاری از افراد شناخته شده ما دچار این مشکل بزرگ هستند که به جای این که خود به طرف مردم بروند و دعوتشان را طرح کنند، دعوت خانه به خانه، یک جا روی برج عاج می نشینند و بقیه باید بیایند سراغ شان. بعد هم از پای کامپیوترهای شان در لندن و بوستون و پاریس و واشنگتن خط بدهند به مردمی که داخل کشور هستند. یکی از مشکلاتی که من با طرح «اسب تروا» دارم، این است که به جای غافلگیری نظام، باعث غافلگیر شدن خودمان شد. اما مشکل بزرگترش این بود که «پاشنه آشیل» جنبش را هم عیان کرد؛ ضعف رهبری متمرکز. جالب است! آشیل، قهرمان اسطوره ای جنگ «تروا» بود. فقط یک نقطه ضعف داشت. قهرمان روئین تن با همان تیری که بر پاشنه اش خورد، کارش تمام شد. اما یونانی ها پیروزی شان را با همان اسب چوبینی بدست آوردند که اهالی «تروا» خیال کردند هدیه خدایان است. کار دوستان ما را ببین که چطور یک طرح پیروزی آور را تبدیل به عیان کننده نقطه ضعف تا «پاشنه آشیل» جنبش کردند.

«ن- ک» همچنین با تاکید بر برج عاج نشینی سران فتنه می پرسد: آنها چرا نمی توانند جنبش را با انگیزه نگاه دارند؟ مگر نمی دانند یک جنبش اجتماعی نیاز به کارهایی دارد که از برج عاج نشینی به دور است؟ به خانه های مردم عادی سرمی زنند؟ به خانه کارگری در خیابان 13 آبان می روند که هیچ کسی شاید اسمش را نشنیده جز رئیس و همسایه اش؟ چرا در طول سال ها طوری رفتار کرده ایم که هموطنان آذری، کرد، بلوچ، بندری و... خود را از ما جدا بدانند؟

گفتنی است این همکار رسانه های ضد انقلاب قبل از پناهندگی به آمریکا سرسپردگی خود را از طریق یک سفارتخانه اروپایی به مقامات اطلاعاتی آمریکا اثبات کرده بود و به همین علت یکی از فراریان دیگر با کنایه خطاب به او نوشته است؛ آقای «ن-ک» اگر خر تراوا راه می افتاد، برای شما هم زیر دم آن درازگوش جایی در نظر گرفته شده بود!

فاجعه ای برای سبزها!

به گزارش "صراط" به نقل از ایلنا مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی از شهرداری تهران خواست تا مخازن زباله پلاستیکی شهر را در ساعات عصرگاهی روز سه شنبه آخر سال از خیابان‌ها جمع‌آوری کند.

محمد رضا حاجی‌بیگی امروز در حاشیه چهارمین همایش چهارشنبه‌سوری، تاکید کرد: طبق برنامه‌ریزی انجام‌شده، سطل‌های زباله معابر شهر باید از ساعت 17 به منظور ایمنی بیشتر در شهر و پیشگیری از حوادث احتمالی، از سطح خیابان‌ها جمع‌آوری شود، چراکه اینکه سطل زباله اولین وسیله‌ای است که مورد تهاجم قرار می‌گیرد.

او افزود: همچنین در این روز باید در دو یا سه نوبت، سطل‌های زباله ازسوی خدمات شهری تخلیه شوند تا اخلالگران نتوانند با استفاده از ضایعات، اقدام به آشوبگری کنند.

مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی شهرداری تهران از سامانه 137 شهرداری نیز خواست تا در روز سه‌شنبه، چهارشنبه‌سوری، نسبت به جمع‌آوری ضایعات در مکان‌های پیش‌بینی شده اقدام کرده و شهرداری نیز در چند شیفت اقدام به تمیزی شهر و جمع‌آوری زباله کنند.

حاجی‌بیگی در ادامه از ستاد بحران شهرداری نیز درخواست کرد تا برای تامین آب و امکانات احتمالی مورد نیاز آتش‌نشانی در چهارشنبه‌سوری آماده باشند.

به گفته رئیس سازمان آتش‌نشانی تهران، بر اساس برنامه‌ریزی، از ساعت 17 روز سه‌شنبه نمایندگان تمامی سازمان‌های مسئول به‌طور هماهنگ در خدمات رسانی به حوادث از جمله شهرداری، سازمان آب، ‌برق، اورژانس، سامانه ‌137 و خدمات شهری در محل مرکز بیسیم آتش‌نشانی در ملاصدرا مستقرمی‌شوند تا برای هرگونه حوادث احتمالی اقدام کنند.

خدا بیامرز موسوی

عصر یکشنبه 9 اسفندماه خبری مبنی بر اعلام انصراف حمید رسایی از پیگیری شکایت خود از موسوی در رسانه ها منتشر شد. رسایی در بیان علت انصراف خود از پیگیری این شکایت، بی بهرگی موسوی از عقل سیاسی و همچنین از دست دادن مشاعر را علت اصلی انصراف خود دانسته بود. اما پیگری های خبرنگار رجانیوز، ابعاد جدیدتری از حالات خاص روحی میرحسین موسوی را فاش کرد.

به گزارش رجانیوز، رسایی در پاسخ به علت اقدامش، به گفتگوی اخیر میرحسین موسوی با سایت منتسب به خویش اشاره کرده و گفت: « زیر سوال بردن حضور چند ده میلیونی مردم در راهپیمایی باشکوه 22 بهمن و نیز تحریک و ترغیب اراذل و اوباش به ادامه راه ریگی در چهارشنبه سوری حکایت از آن دارد که وی مشاعر خود را از دست داده است.» رسایی در ادامه نیز از دستگاه قضایی خواسته بود از این پس توان خود را بر مجازات دیگر سران فتنه که از اندکی عقل طبیعی برخوردارند و با راه مردم مخالفت می‌کنند متمرکز کند.

اما مروری گذرا بر مواضع چندماه اخیر میرحسین موسوی و حتی صحبت های دیگر همفکرانش نتیجه ای جز تایید آنچه که نماینده مردم تهران در مجلس عنوان کرده است، در بر ندارد.

برای نخستین بار موسوی در مناظره با احمدی نژاد بود که از زهرا رهنورد به عنوان روشنفکرترین زن ایرانی نام برد. اگرچه بعدها با انتشار مدرک دکترای رهنورد مشخص شد که وی قبل از اتمام دوره ی تحصیل کارشناسی ارشد خویش توانسته مدرک دکترای خود را از دانشگاه آزاد کسب کند، اما گفتگوی تاریخی وی با شبکه بی بی سی به فاصله چند روز بعد از انتخابات که علت تقلب در انتخابات را «رای ندادن مردم لرستان به داماد خویش» عنوان کرده بود، به خوبی عمق ادعای موسوی مبنی بر معرفی رهنورد به عنوان روشنفکرترین زن ایرانی را آشکار ساخت.

این در حالی بود که در مناظره تاریخی، رییس جمهور به دلیل اتخاذ مواضع عجیب از سوی موسوی، تذکرات مکرری به وی مبنی بر کسب اطلاعات نادرست و قضاوت های وهم انگیز پیرامون برخی اقدامات دولت را نیز اعلام کرد، لکن اوج این حالت خاص روحی میرحسین موسوی را باید در آخرین ساعات روز 22 خرداد و در کنفرانس خبری او در جمع خبرنگاران خارجی جستجو کرد که وی در حالی که شمارش آرا به تازگی آغاز شده بود، با قاطعیت از پیروزی خود در انتخابات سخن گفت و البته بعد از آن نیز خواستار شمارش دقیق آرای خود از سوی وزارت کشور شد!

اما چند ماه بعد موسوی در اقدامی تامل برانگیز در حالی در مجلس ختم «سعیده پورآقایی» یکی از قربانیان زنده! اغتشاشات پس از انتخابات در مسجد جامع قلهک تهران شرکت کرد که پس از چندی مشخص شد اساسا این فرد در قید حیات است و هیچ گاه نیز مشخص نشد منشا این اقدام موسوی و یارانش مبنی بر شرکت در یک برنامه خیالی، از کجا نشات گرفته است.

اما در همین اثنا بود که محسنی اژه ای، دادستان فعلی کشور و وزیر اطلاعات وقت با حضور برنامه گفتگوی ویژه ی خبری از دیدارهای خویش در آن برهه زمانی با میرحسین موسوی پرده برداشت و اعلام کرد موسوی به وی اعلام کرده است کف خواسته اش ابطال انتخابات است و اگر در انتخابات مجدد هم رای نیاورد، باز بر ابطال انتخابات تاکید خواهد کرد!

در همین ایام محمد علی ابطحی نیز طی دفاعیات خود در دادگاه نیز بر غلبه توهم بر تصمیمات موسوی صحه گذاشته و با بیان اینکه « ما اصلاح‌طلبان در بسیاری از موارد صداهایی را که باید می‌شنیدیم، نمی‌شنیدیم و در واقع صداهای جامعه متوسط به بالا را می‌شنیدیم» تصریح کرد: « در واقع این توهم، ‌توهم بزرگی بود که موسوی پیدا کرده و احساس می‌کرد که تقلب 11 میلیونی امکان پذیر است.» ابطحی در قسمتی دیگر از سخنانش نیز از مخالفت اولیه خود با کاندیداتوری موسوی به علت توهمات وی و آسیب های آن برای کشور گفت: «شخصا از معدود کسانی بودم که در موضوع انتخابات با حضور موسوی موافق نبودم. سال 84 که وی برای حضور در انتخابات مطرح شده بود، بنده مخالفت کردم چرا که این مقطعی که وی در سیستم حکومتی حضور نداشت، می‌توانست توهماتی برای موسوی ایجاد کند که این توهمات به کشور آسیب می‌زد.»

در همین حال و به فاصله چند روز پس از نماز جمعه هاشمی رفسنجانی در تهران بود که علیرضا بهشتی از اعضای ارشد ستاد موسوی نیز در گفتگویی که با روزنامه اعتماد انجام داده بود از توهم موسوی و هوادارانش صریحا سخن گفت و اعلام داشت: «برخی تماس‌ها (در شب انتخابات) دلیل توهم پیروزی و اعلام آن از سوی موسوی در ساعت 11 شب روز جمعه 22 خردادماه بوده است.»

با این وجود، موضع گیری عجیب موسوی بعد از حوادث تلخ روز عاشورا به خوبی نشان داد که وی تا چه اندازه از فضای افکار عمومی به دور است و تحت تاثیر برخی تصورات وهم انگیز قرار دارد. «خداجوی» خواندن اغتشاشگران روز عاشورا که از قضا تعداد بسیاری از آنها بعد از دستگیری به ارتباطات تشکیلاتی با منافقین و فرقه بهاییت اعتراف کردند، فهرست وهم گویی های موسوی را کامل تر نمود. اما این ماجرا بدین جا نیز ختم نشد و پس از اعدام 2 نفر از متهمان به بمبگذاری در محفل رهپویان وصال شیراز که حتی با انجمن پادشاهی ایران نیز در ارتباط بودند، موسوی طی اقدامی عجیب اعدام این 2 نفر را محکوم نمود و علت اعدام آنها را «ایجاد خوف در مردم جهت عدم حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن» دانست!


اما شاید بتوان تحلیل موسوی از حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن را نقطه اوج رویکرد متوهمانه وی قلمداد کرد. وی در حالی همصدا با علیرضا نوری زاده و محسن سازگارا و دیگر رسانه های خارجی «راه پیمایی 22 بهمن را مهندسی شده و مخالفان خود را قمه کش و آدم کش» دانسته است که در ادامه نیز ادعای عجیب تری را عنوان نموده و گفته «دولت با هزینه گزاف و بسیج اتوبوس ها و قطارها از سراسر کشور سعی کرد اثرات حضور جنبش سبز را در آن خنثی کند!» اما هیچ گاه اشاره ای نکرد که که اگر جمعیت در خیابان های تهران از شهرستان ها آمده بودند پس چطور در تمامی شهرستان ها نیز خیابان ها مملو از جمعیت بوده است؟ او در بخشی از اظهار نظر خود مدعی شده است که میدان آزادی از جمعیت خالی بوده و حاضرین در راهپیمایی نیز کارمندانی بوده اند که به اجبار ادارات مجبور به حضور در این راهپیمایی شده اند!

روند مواضع و اقدامات به دور از منطق موسوی طی ماه های اخیر موجب شده تا علاوه بر ابطحی و بهشتی دیگر همفکران وی نیز علیه او موضع گیری کنند. در همین رابطه بعد از انتخابات 22 بهمن بنابرآنچه که در برخی رسانه ها منتشر شد، سید محمد خاتمی در جلسه ای که در مجمع روحانیون مبارز برگزار شده است اعلام کرده است: «من آن موقع اشتباهی کردم و گفتم "یا من یا میرحسین" و حالا این حرف افتاده سر زبان ها و باعث بروز ناراحتی شده است و موسوی دچار توهم شدید شده است» و این در حالی است که به فاصله یک شب قبل از راهپیمایی 22 بهمن نیز محمدرضا تاجیک مشاور میرحسین موسوی قبل از انتخابات با حضور در گفتگوی ویژه خبری بدون نام آوردن از موسوی اعلام کرد:« طبیعی بود که توهم پیروزی، توهم تقلب می آورد.» و شاید از همه جالب تر در این بین اظهارات علی مطهری در آذرماه سال جاری در گفتگو با خبرگزاری فارس باشد که ضمن اشاره بر توهم موسوی گفته بود: « آقای موسوی با دیدن انبوه هواداران خود در راهپیمایی 25 خرداد دچار توهم شد و احساس کرد که یک نیروی اجتماعی بزرگی پیدا کرده است، غافل از آنکه جمعیتی بسیار بیشتر از آن در خانه ها بودند و به هر حال در آنجا حضور نداشتند.»

با تمام این اوصاف شاید هیچ نکته ای بهتر از اشاره به سابقه عملکرد میرحسین موسوی در طی دوره ریاستش بر فرهنگستان هنر نتواند وجه غالب تخیل و وهم را بر افکار او هویدا سازد. بنا بر اسناد موجود از آثار منتشر شده در این فرهنگستان طی دوره 11 ساله ریاست موسوی، می توان به فصلنامه خیال، ویژه‌نامه‌های نقش خیال، طرح خیال، نوای خیال،‌ سایه خیال، تصویر خیال، تندیس خیال، معراج خیال، اقلیم خیال، جوانه خیال، آوای خیال، صور خیال، فصلنامه خیال شرقی، ماهنامه آیینه خیال و... اشاره داشت.

هم چنین "عکس رویان، خیال عارفان"، "فراسوی ایمان، هنر مدرن و تخیل مذهبی"،‌ "صور خیال در شعر سبک اصفهانی"، "مقالات اولین هم‌اندیشی تخیل هنری"، "خیال ایرانی"، "بهزاد در خاطر و خیال من"،‌ "متافیزیک خیال در گلشن راز شبستری"، "خلیل و خیال، یادنامه استاد خلیل درودچی"، "دیالکتیک برون و درون و پدیدار شناسی خیال"‌ نیز عنوان برخی از کتب منتشر شده توسط فرهنگستان هنر در دوره مذکور است و این در حالی است که همایش های هم‌اندیشی تخیل هنری (8/10/87)، اولین هم‌اندیشی تخیل هنری (8/7/83)، دومین هم‌اندیشی تخیل هنری (23/8/84)، سومین هم‌اندیشی تخیل هنری (15/8/85)، هم‌اندیشی تخیل و مهاجرت (8/10/87)، نمایشگاه تجلی عاشورا در آیینه خیال (10/12/84)، نمایشگاه خیال ایرانی (17/2/84)، نمایشگاه بهزاد در خاطر و خیال من (23/9/82)، نمایشگاه و کارگاه تخصصی "حماسه خرمشهر به روایت نقاشان خیالی‌ساز" (7/3/87) و... از سوی این فرهنگستان در دوره ریاست موسوی برپا شده است.

و شاید بتوان با مشاهده برخی از نقاشی ها و آثار هنری میرحسین موسوی علت انصراف رسایی از شکایتش نسبت به موسوی را دریافت: